سالهای «فین دسیکل» (یعنی سالهای آخر قرن نوزدهم) منجر به افزایش محبوبیت پُرترۀ زن شد. روش نشان دادن مدل بستگی به «مود» و روحیات، یک رهایی خاص، و آزادی زنان داشت. چند الگوی زن در هنر آن زمان رواج پیدا کرد: زن باوقار، زن کدبانو، و زن خونآشام. یکی از نقاشان زنان زیبا، تئودور آکسنتوویچ بود، کسی که عقیده داشت فقط زنان ارزش نقاشی شدن را دارند. کارهای خلاقانۀ او بیشتر شامل پرترههایی است که به زنانِ زیبای خوشپوش و ثروتمند اختصاص دارند. هر یک از این زیباروها لباسهای شیک و خزدار و کلاههای عجیب دارد و مزین به جواهرات آنچنانی است. گفته میشد که مدل محبوب آکسنتوویچ «موقرمزی» بود که صورتش، در کنار دیگران، روی پوسترهای بعدی «انجمن هنرمندان لهستانی» به چشم می خورد.
این مدل زیبا چه کسی بود؟ او را با نام «آتا (آما) زاکشوسکا» میشناسند. او و خواهرش «ناتا» در مقالۀ «Dogmatically» نوشتۀ شاعر لهستانی تادئوس بوی-زلیسکی، نام برده شده اند. در این مقاله نویسنده نقل قولی میکند از شعری که روی بادبزن یکی از این دو خواهر نوشته شده: «ناتا دوستداشتنیست، و چه دوستداشتنیست آما / ولی دوستداشتنیترین، کسی نیست جز ماما(ن)». همتای گفتاری این بیت در شهر کراکوف شکل گرفت و چنین بود: «بیچاره آما، بیچاره ناتا / امّا بیچارهتر بُوَد بابای آنها»! این آمای «دوستداشتنی»، طرحی بود که آکسنتوویچ از دل سوژۀ خود «آنا تِرِسا زاکشوسکا» بیرون کشید. این زن در سال 1903 با آلساندرو تاسکا که یک اشرافی ایتالیایی بود ازدواج کرد، مردی که به خاطر دیدگاههای سوسیالیستی خود به «شاهزادۀ قرمز» معروف بود. او همچنین عموی شاعر مشهور «جوزپه تومازی دی لامپه دوزا»، نویسندۀ «یوزپلنگ» بود. در مورد ناتا، به غیر از اشارۀ بوی-زلیسکی به ازدواج وی با یک شاهزادۀ روسی، چیز بیشتری نمیدانیم.
ما کار پاستل امروز را به لطف موزۀ ملی کراکُف تقدیم شما میکنیم.
پ.ن. موقرمز معروف دیگر در تاریخ هنر الیزابت سیدال بود. اینجا راجع به پرترۀ او در نقش «Beata Beatrix» (بیتریکس خوشبخت) که توسط دانته گابریل روزتی نقاشی شده، بخوانید.