اِدوارد مانْک این تابلو را در همان سالی که پرآوازهترین اثر خود، «فریاد»، را خلق کرده بود به پایان رساند. اینجا او برای مجسم کردن مفهوم نوین اضطراب از رنگهای قهوهای تیره در هم آمیخته با بنفش و آبی که به نرمی روی بوم کشیده شدهاند استفاده کرده است. این تلفیق رنگها و تکنیک نقاشی صحنهای مشوش و رازآلود را خلق کردهاند که حس غمانگیزی و چشم به راهی را برمیانگیزند.
در سیاهی شب دختر جوانی با لباس خواب در اتاقی به تماشای شهر ایستاده است. شیب تند کف اتاق و سایههای عمیقی که همه چیز را به جز تکهای مبهم از مبلمان در گوشهی پایین راست تصویر در بر گرفتهاند، سبب ایجاد صحنهای مشوش و رازآلود شدهاند. از پنجره به عنوان مانعی سمبلیک استفاده شده است که داخل خانه را از دنیای خارج جدا میسازد. حس اسرار آمیزی این اثر وقتی بیشتر میشود که متوجه میشویم که حالت صورت دختر و آنچه که به آن خیره شده است در تصویر مشخص نیست. دخترک از پشت پرده در حال زل زدن به چیزی نامشخص در بیرون میباشد، غافل از این که نقاش و تماشاگران نقاش به خود او خیره شده اند!
به راستی که اسرارآمیز است! تا فردا :)
پ.ن وقتی مانک در سال ۱۹۹۴ از دنیا رفت، ۱۸۳ عکس در خانهی خود به جا گذاشت. میتوانید به زندگی خصوصی این نقاش در اینجا نگاهی بیندازید!