این داستان نقاشی جذاب و کلمات شاعرانهایست که سبب تاسیس پارکی ملی شد. اگرچه بیش از ۷۰۰۰ سال آمریکاییهای بومی چادرنشین مختلف در آنجا ساکن بودند، منطقهی ژرفدرّهی دورافتاده در یوتای جنوبی کشفنشده و بسیار ناشناخته بود. مردم قبیلهی جنوب پایوت که در سدهی ۱۳۰۰ میلادی وارد این ژرفدرّه شدند، آن را ماکانتوویپ به معنای "ژرفدرّهی صاف" نامیدند که احتمالا به دیوارههای بسیار بلند و تقریبا قائم درّه اشاره دارد. در اواسط سدهی ۱۸۰۰ میلادی زمانی که مهاجران مورمون برای کشاورزی، خانهسازی از الوان و فرار از آزار و اذیتهای مذهبی به این درّهی حاصلخیز آمدند، ایزاک بهونین پیشگام آن را صهیون نامید که اشارهای انجیلی به شهری بهشتی و مکانی برای استراحت داشت. ایزاک شگفتزده و حیران اعلام کرد: "اینها معابد خداوندگارند که بدون دخالت دست انسان ساخته شدهاند...اینجا صهیون است."
فردریک ساموئل دِلِنبا در سال ۱۸۷۱، در ۱۷ سالگی، جان وزلی پاوِل جهانگرد و جاینگار (نقشهبردار از عوارض زمین) را در ماموریت تحقیقاتی ۲ساله در کار گرتهکشی و نقشهبرداری بخش جنوبغربی ایالات متحده آمریکا همراهی کرد. دلنبا به دنبال اکتشافاتش برای تحصیل در هنر در مونیخ و پاریس به اروپا سفر کرد. در سال ۱۹۰۳، زمانی که به یوتا بازگشت، حدود ۳۰ سال پس از اولین بازدیدش، ژرفدرّهی صهیون را نقاشی و در سال ۱۹۰۴ آن را به نمایشگاه جهانی سنت لوئیز ارائه کرد. این نخستیت باری بود که صهیون به دنیا نمایش داده میشد. بازدیدکنندگان شگفتزده شده بودند و [واقعی بودن منظره را] باور نمیکردند. به عقیدهی آنها صخرههای رفیع قرمز رنگ برخاستهی قوه تخیل دلنبا بودند؛ این منظره برایشان بسیار ناآشنا بود. دلنبا همچنین مقالهای ۱۷ صفحهای با عنوان "درّهی جدید شگفتیها" در مجلهی اسکریبنر، ماهنامهی بسیار مهم آن زمان چاپ کرد. عکسهای سیاه و سفید، ضمیمهی نوشتهی پرتصنع دلنبا بود. "کسی نمیداند چطور دربارهاش فکر کند. هرگز چنین کوه عریانی به ذهنمان راه نیافتهاست!...تقریبا با هیچچیز قابل مقایسه نیست."
نقاشیها و نوشتههای شورانگیز دلنبا موجب شد که مردم از این ژرفدرّه بازدید کنند و به تخصیص منطقه به بنای تاریخی ملی ماکانتوویپ در سال ۱۹۰۹ توسط رئیس جمهور تِفت کمک کرد. یک دههی بعد، کنگره این اسم را تغییر داد و پارک ملی زایان (صهیون) را تاسیس کرد. این پارک جنگلی، قدیمیترین و محبوبترین پارک یوتا است.
-مارتینا