چیزی که درباره این نقاشی از همهچیز بیشتر قابل توجه است تضاد شدید بین رنگ تیرهی لباس مجلل این بانوی جوان و نقوش روشن و طلایی برگهای شاه بلوط در پسزمینه است. نقش سیال برگهای بزرگ که از درخت به روی زمین گسترده شدهاند بازتاب مشابه موجهای لباس زن هستند که به نقاشی جنب و جوش میدهند. زن به سمت جلو مایل است و پایش را بالا برده، ظاهرا با عجله به سمت جایی میرود، برمیگردد، احتمالا نامش را صدا زدهاند، و او مستقیما به بیننده خیره میشود.
سوژه کاتلین نیوتن است، یک مطلقه جوان که عشق زندگی هنرمند فرانسوی، ژاک (جیمز) تیسوت است. تیسوت شروع کرد به نقاشی از صحنههایی از زنان مد روز جامعه در پاریس و زمانی که به دنبال سقوط کمون پاریس در سال 1871 به لندن نقل مکان کرد این ژانر را با موفقیت هرچه بیشتر ادامه داد. او توسط دگا دعوت شد تا با گروهی از هنرمندانی که به امپرسیونیستها معروف بودند همکاری داشته باشد، اما او نپذیرفت. همانند امپرسیونیستها او هم صحنههایی از زندگی روزمره را به تصویر میکشید، اما با جزییات و بسیار دقیق. او به خصوص به زنانگی و مسائل مربوط به آن علاقهمند بود. اگرچه توسط منتقدین به دلیل به تصویر کشیدن افراد تازه به دوران رسیده مورد تمسخر قرار میگرفت اما پرترههای او مورد تقاضا بود، تیسوت ثروت بسیاری به دست آورد و خود جزیی از طبقه بالا شد. تیسوت نیوتن را درحالی ملاقات کرد که بیست و دو سال بیشتر نداشت. او به منبع الهام تیسوت تبدیل شد، اما داستان آنها یک عاشقانهی کوتاه مدت بود چرا که نیوتن در سن بیست و هشت سالگی بر اثر سل درگذشت.
اندکی پس از مرگ نیوتن، تیسوت یک بیداری روحانی داشت و بقیه دوران هنریاش روی نقاشی از صحنههای کتاب مقدس تمرکز کرد. او دو سفر به سرزمین مقدس را برای مطالعه منطقه و مردم آغاز کرد تا بتواند مناظر و معماری و لباسها را در نقاشیهایش به درستی به تصویر بکشد. مجموعهای از 350 نقاشی آبرنگ او که زندگی مسیح را به تصویر میکشید مورد تحسین بسیاری از منتقدین قرار گرفت. تیسوت در سن 65 سالگی و در حالیکه مشغول به کار روی مجموعهای از عهد عتیق بود در سال 1902 در گذشت.
~مارتینا