تضاد میان دیانای درخشان، الهه ی شکار و مبارز پاکی، و دو فان* پشمالوی کمی شهوت پرست و تا حدودی خوفناک که به تماشا نشستهاند، بزرگتر از این نمیتوانست به چشم بیاید. دستهایشان در میانه بوم نقاشی به هم میرسند اما فان پشتی بنظر همراهش را در زمان به عقب میکشاند. بدین گونه تضاد شکنندهی میان الهه و موجودات طبیعت، میان خلوص و غریزه، میان وجود بلند مرتبه و موجود متناقض، به همراه انگیزه نظاره ی چیزی ممنوع، به تصویر کشیده شده. بدن نیمه عریان دیانا سنت دیرینه نمایش بدن آرمیده زن، برای مثال تصویر ونوس خفته، را ادامه میدهد. بوکلین، تحت تاثیر رنگ های رایج در ایتالیای اوایل رنسانس، به رنگ آمیزی این اثر پرداخت. او برای نقاشی از مناظر در Kunstakademie Düsseldorf آموزش دید و به عنوان برجستهترین معرف هنر ایده آل گرایی- نمادگرایی شناخته میشود.
فراموش نکنید امروز روز پنجم از هفته تولد ماست! اگر یادتون رفته - فقط کافیه صفحه رو به چپ بکشید ;)
* فاون (faun) : درافسانه روم باستان، فاون به موجوداتی اطلاق میشد که سر بدن انسان و شاخ و پاهای بز داشتند. فاونها، رب النوع مزارع و گله ها بودند.