در چنین روزی در سال 1853، ونسان ون گوگ چشم به جهان گشود. دیگر چه حرفی باقی می ماند؟ :)
در آوریل سال 1888 میلادی ون گوگ به برادرش، تئو، نوشت:" به شبی پر ستاره با درختان سرو یا شاید به شبی پرستاره بر فراز گندمزاری نیاز دارم."در ماه ژوئن، با امیل برنارد، نقاش، درد دل کرد و گفت:" پس کی آسمان پر ستاره را نقاشی خواهم کرد، این نقاشی مدام برایم تداعی میشود."در ماه سپتامبر، در نامهای به خواهرش همین موضوع را یادآور شد:" گاهی به نظرم رنگ های شب حتی از روز نیز زنده ترند."مشخص است که ذهنش مشغول این تصویر بود.
سایت موزه ی اورسی نوشته شده است: همانطور که در
"ون گوگ برای اواین بار گوشه ای از آسمان شب را در اثر "تراس کافه در شب" در شهر آرل (اوترلو، در موزه ی ملی آمستردام) نقاشی کرد. پس از آن این منظره از رودخانه ی رون که در آن به طور شگفت آوری رنگ هایی که در تاریکی دریافته بود را به تصویر کشیده است. رنگ های آبی غالب اند: آبی پروس (تیره)، لاجوردی و آبی کوبالت. چراغ های گازی شهر به رنگ نارنجی تیره سوسو می زند و بر آب منعکس شده است. ستاره ها مانند جواهر می درخشند."
چند ماه بعد، پس از بستری شدن در آسایشگاه روانی، ون گوگ نسخه ی دیگری از شب پرستاره را نقاشی کرد که در حال حاضر در موزه ی هنر مدرن نیویورک قابل مشاهده است. اگر می خواهید بیشتر درباره ی این شاهکار بی نظیر بدانید، این مقاله را بخوانید.