می دانم که نقاشی بسیار عجیبی است.
ژروم در اوایل دهه نود قرن نوزده ، در آخرین دهه زندگی اش حداقل چهار نقاشی کشید که در آنها حقیقت را، به شکل زنی برهنه جان بخشی کرده بود، که یا به داخل چاه انداخته شده بود، یا در اعماق آن بود و یا در حال بیرون آمدن از آن. این تشبیه برگرفته از ترجمه یک گفتاورد دموکریتوس است، "از حقیقت چیزی نمی دانیم، زیرا که در چاه است". برهنگی مدل نیز احتمالا برگرفته از اصطلاح حقیقت لخت یا "la vérité nue" است.
اینگونه گفته می شود که این نقاشی ،واکنشی به خیانت دریفوس است، ولی بعضی از تاریخ نگاران هنر اعتقاد دارند که نقاشی های ژروم از حقیقت و چاه ، بخشی از انتقادات تند و تیز او به جریان امپرسیونیسم هستند، که به نوعی بامزه است.
تعابیر متعدد از معنای رمزآلود این نقاشی ، یکی از متصدیان موزه را بر این داشته که بگوید،" این مونالیزای ما است."
ما شما را با این غرابت تنها میگذاریم و فقط یک نکته، تاریخ هنر پر از قصه ها است.فردا می بینیمتان و مواظب چاه ها باشید!
پ.ن. و اینجا ده تا از بحث برانگیز ترین آثار برهنه در هنر ( نامناسب برای محیط کاری )!