موضوع این بوم بزرگ از دگرگیسیها نوشتهی اووید (کتاب دهم) گرفتهشدهاست و سرانجام مرگبار عشق خداوندگار آپولون و هیاکینتوسِ فانی را روایت میکند. طبق این داستان باستانی، هیاکینتوس از سر حماقت خود جانباخت، او در حال مسابقه، دیسکی را پرتاب و [با ضربهای که به سرش وارد شد] خود را به طور مرگباری زخمی کرد. در نسخهی دیگری از این داستان، این آپولون بود که دیسک را پرتاب کرد و تصادفی این جوان را کشت؛ دیسک از زمین یا سنگی کمانه [و به سر هیاکینتوس اصابت کرد.] در نسخههای دیگر، این زفوروس، خدای باد بود که از سر حسادت و عشق یکطرفه دیسک را به سمت هیاکینتوس برگرداند. آپولون که نمیتوانست جان این جوان را نجات دهد، او را به گلی تبدیل کرد که تیهپولو آن را به شکل دسته گل زیبایی در گوشهی سمت راست به تصویر کشیده است.
تیهپولو برداشتی آزاد دربارهی وسیلهای که هیاکینتوس را از پای درآورد، نشان میدهد که در اینجا به نظر یکی از توپهای تنیسی است که درکنار راکت پهلوی هیاکینتوس قرار دارد. توپ سوم روی کف کاشیکاریشده غلت خورده تا در سمت چپ ترکیببندی قرار بگیرد؛ از روی طرز قرارگیری انگشتان هیاکینتوس به نظر میرسد که آن را درست قبل از تصادف در دست داشته است. علاوه بر آن، در سمت چپ بخشی از تور را پشت گروهی از تماشاچیان میبینیم که نزدیک به هم جمع شدهاند. این نسخه از داستان برگرفته از ترجمهی جووانی آندرهآ دل انگوئیلارا در سال ۱۵۶۱ از اووید است. در آن متن، توپ تنیس جایگزین دیسک شدهاست. این بازی که در آن زمان با نام پالّاکُردا (تنیس داخل سالن) شناخته میشد، در قرن شانزدهم و در زمانی که تیهپولو این بوم را نقاشی کرد، میان اشراف محبوب بود. بنیاد کوئیرینی استامپالیا در ونیز اثری از گابریله بلا دارد که در آن بازیکنان در حال بازی در سالنی سربستهاند.
اثر هنری امروز را به لطف موزهی تیسن-بورنمیسا در مادرید تقدیمتان میکنیم. این نقاشی جزء یکی از تورهای موضوعی موزه با عنوان عشق فراگیر است که شامل مضامین، شمایلنگاری و چهرههای فرهنگ الجیبیتی است؛ از برونتسینو گرفته تا هاکنی. آن را اینجا بیابید.
پ.ن. حدس بزنید چه کسی بزرگترین فرسکوی سقفی دنیا را نقاشی کردهاست؟ درست است، تیهپولو! میتوانید آن را اینجا ببینید. D:
پ.ن۲. همچنین یادتان نرود که به تقویمهای سال ۲۰۲۲ ما نگاهی بیندازید، چون به زودی تمامشان فروخته خواهند شد! :)