بهار

امروز روز اول بهاره!

ما در اروپا، به ویژه در لهستان هستیم، بنابراین ماههای گذشته تاریک، غم انگیز بودند و وقتی که با بیماری های همه گیر هم ترکیب میشوند، برای ما کاملاً سخت گذشتند. اولین روز بهار که امروز است به ما امید زیادی میدهد، حداقل امید به داشتن دماهای بالاتر و یک مقداری هم نور آفتاب. پس از نقاشی امروز لذت ببرین! :)

این نقاشی یکی از یک مجموعه نقاشی های چهارتایی کوچکی است که هر کدام تمثیلی برای یک فصل هستند. به بهار، تابستان، پاییز و زمستان شکلی انسانی داده شده است که ذات هر فصل را در خود جای داده است. تابستان دهقانی است که دسته ای از ذرت را به هم گره میزند. پاییز یک دائم الخمر است که لیوان شرابش را بلند کرده (عاشقشم!)؛ و زمستان پیرمردی است که کلاه و شنلی از جنس خز بر تن دارد و خود را نزدیک یک منقل گرم میکند.

دیوید تِنیرز هر شخصیت را با سنی مناسب نشان داده و مطابق آن لباس پوشانده، و با شیئی نمادین که اهمیت خاصی دارد ارائه کرده است. در پس زمینه، افراد دیگری  هم دیده میشوند که کمتر ژست گرفته اند و در حال انجام کاری یا فعالیت های مرتبط با این فصل هستند که به روشی رئال تر به تصویر کشیده شده اند. در اینجا، بهار به عنوان یک باغبان جوان با ریشی پرپشت نشان داده میشود که در حال حمل گلدانی سنگین حاوی یک نهال است. قدمی چابک دارد و درخششی در چشمش دیده میشود. ژاکتش نو به نظر میرسد، و جلیقه قرمز و کلاه پر دار او پس زمینه سرد را گرم میکند.

ابرهای خاکستری نشانه هایی از رگبار آوریل را دارند و درختان پس زمینه بدون برگ و دستخوش باد هستند. شخصی با لباس بلند از تپه بالا میرود. شاید زمستان باشد که راه را برای بهار باز میکند.

باغبانان دیگر خاک را حفر میکنند. به نظر میرسد آنها الگویی را در زمین ترسیم کرده اند که هنگام کاشت درختان جدید از آن پیروی میکنند، که یک باغ اصولی بسازند که هم به سبک مد روز که توسط طراحان فرانسوی تنظیم شده باشد و هم از علاقه شدیدشان به فلاندرس پیروی کند.

نقاشی های تمثیلی فصول در آن زمان رواج داشت و تِنیرز چندین نسخه از این موضوع را کشید. چهار اثر از گالری ملی در یک قاب به صورت مجموعه نمایش داده میشوند، اما در جای دیگر به صورت چهار اثر مجزا نشان داده میشوند. در بعضی موارد، فقط یکی یا دو اثر از کل مجموعه باقی مانده است (یکی از این آثار که اغلب دائم الخمر نامیده میشود، که احتمالاً شخصیتی برای نمایش پاییز است، در مجموعه گالری ملی وجود دارد). آنها اغلب تقریباً کپی دقیقی از هم هستند. به نظر میرسد که جوان نسبتاً بیکار در اثر تابستان چندین بار تکرار شده است، و کلاهِ شخصیت زمستان تقریباً همیشه کپی همان چیزی است که در اینجا نشان داده شده است. به نظر میرسد که او از محبوبیت این مجموعه استفاده کرده و سریعا آثار را آماده میکرد تا تقاضا را برآورده کند.

قشنگ نیس؟ بهار همتون مبارک باشه!

پی نوشت: بهار موضوع این هفته در مجله DailyArt است. یادتون نره که برای دریافت خبرنامه هفتگی ما در اینجا ثبت نام کنین.  3<